تاریخ شفاهی؛
نوید شاهد - شهید «مهدی اشرف» متولد شهرستان سرخه، از شهدای دفاع مقدس است که بیست و دوم دی ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید. کلیپ زیر گفتگو با مادر گرامی این شهید گرانقدر است که خاطرات فرزند شهیدش را روایت میکند. شما را به دیدن این گفتگوی زیبا دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۱۱۸۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۱
دوازدهمین همایش « تاریخ شفاهی ایران » با محور «تاریخ شفاهی صنعت، مهندسی و پشتیبانی دفاع مقدس»، بیست و هشتم آبان در اصفهان برگزار می شود.
کد خبر: ۴۶۷۶۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۱
دوازدهمین همایش « تاریخ شفاهی ایران » با محور تاریخ شفاهی صنعت، مهندسی و پشتیبانی دفاع مقدس در فصل پاییز برگزار می شود.
کد خبر: ۴۶۲۴۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۰۳
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان آذربایجانشرقی در نشستی در زمینه هم اندیشی تخصصی تاریخ شفاهی برگزار خواهد کرد. موضوع این نشست نگرش و رویکردهای نوین در مصاحبه و تدوین متون پایداری است.
کد خبر: ۴۵۷۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۷
گفتم، خدایا امشب بچه ام به خوابم بیاد که دیگه گریه نکنم و آرام بشم
دیدم یه دشتی همه برف باریده وکوه ها پر ازبرف هست . یه دربزرگی بود تا دروباز کردم دیدم بچه ام ازدورداره میاد ومن بغلش کردم ، گفتم بیا مامان برات برنج آوردم . تو که ساکت هم نیاوردی ووسیله نداری .گفت ، همه چی دارم . اون شب من برای مراسمش خیلی غذا پخته بودم . چهار تا قابلمه شام هم برای همسایه هایی که نبودند کنار گذاشته بودم .میگفت ، امشب خیلی غذا خوردم . تو نگران نباش بیا میوه بهشتی بخور . من دارم خدمت میکنم وبعد ازخدمت هم برمیگردم
کد خبر: ۴۴۰۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۱
نوشته بود من به هیچ کس بدهکار نیستم!
من گفتم خداوند بهم پنج تا پسرسالم وفهمیده داده ، حالا یکی درراه خدا رفته . عیبی نداره چون مملکت ما الان نیاز داره وجنگه . هرکس حتی اگه مریض هم باشه باید سه ماه بره پشت جبهه خدمت کنه . خودش رفت کارکرد و پیراهن ضد شیمیایی خرید هشت تومن . گفت ، دوست نداره . خیلی مودب بود و الان هم بچه هام خیلی زحمت کش بودند .
کد خبر: ۴۴۰۶۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۵
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین شامانی
همین که میگذاشتمش زمین از گریه غش می کرد . هرجا هم دکتر بردیمش نفهمیدن که مشکلش چی هست . یه دعا نویس گفت ، تا هشت ساله نشه خوب نمیشه .
خدا شاهده بچه ی به اون بزرگی رو موقع نماز خواندن به کولم میبستم و پاهاش از کنارم آویزان بود . اگر روی زمین می گذاشتمش غش می کرد . هشت ساله که شد ، کم کم بهتر شد . شیر هم نمی خورد وبا قاشق بهش شیر می دادم .
کد خبر: ۴۳۱۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۴
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین خیده
من حسین خودم رو فدای حسین فاطمه کردم . اصلا هم ناراحت نیستم ، خدا با علی اکبر و قاسم همنشین اش کنه . وصیت کرده بود که سنگرش و خالی نگذاریم . خدا نوه هام هم به راه راست هدایت کنه . من اسم حسین رو روی یکی شون گذاشتم . قد وبالاو حرکاتش مثل حسین خودم می مونه .
کد خبر: ۴۳۰۹۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین ترنجی
وقتی اومدیم تو این خونه خواب دیدم میگه مامان من درها رو باز کردم . اومدم کمک تون کنم . تو خواب فکر میکنم داره با ما زندگی میکنه . بچه ی خوب ومودب وآقایی بود . خیلی به ما محبت می کرد .
کد خبر: ۴۳۰۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسن محمدی
اون موقع هنوز پسرم شهید نشده بود . یه بار حسن آمد گفت ، بابا این گوسفند ها رو بفروش .
گفتم ، چرا ؟
گفت: من میخوام برم جبهه . اگر نیومدم این گوسفند ها میرن کنار زراعت مردم و علف مردم رو میخورند . تو فردای قیامت باید جواب بدی .
گفتم ، فقط هفت هشت تارو بده به خودم که اگر گوشت نیاز داشتیم ، داشته باشیم . دیدم همه رو فروخته و هیچی نگه نداشته . چند تا پیر به درد نخور رو نگه داشته بود .
گفتم ، چرا این کارو کردی ؟
گفت ، بابا جان حرامه اگر من بخوام فقط خوب ها رو جدا کنم . کی میخواد جواب این ها رو بده .
کد خبر: ۴۲۹۱۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۹
مصاحبه نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید امیر صولت اعرابی
من نمیدونستم چی شده . پسرم همون موقع شهید شده بود ولی به من نمیگفتند . چند وقت پیش دوستش میگفت ، من دیدم که صولت تیرخورده . بعدش بولدزر عراق میاد و خاکریز و سنگر ورزمنده ها رو میریزه زیر خاک . بعدا که جاده رو اصلا ح میکردند پلاکش و پیدا کردند . بعد از سیزده سال پیداش کردند و آوردیمش امامزاده یحیی .
کد خبر: ۴۲۶۸۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱
مصاحبه نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید ابوالفضل عبدیان
سکوت کرد وتا آخر هم ادامه داد . همیشه ی دهه ی محرم خودش ومیرسوند ویه بار هم نگفت ، این کار ونمیکنم . هرکاری بهش می گفتم ، انجام می داد . یه بار هم به من نگفت ، نه .
وقتی میخواست کاری برامون انجام بده ، به اندازه چهار تا کارگر کار می کرد .
کد خبر: ۴۲۶۱۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۲
از خدمت به خانواده شهدا تا شهادت در مرصاد
پسرم روزی دوبار میومد از ما سر میزد . میگفت ، بابا جان این ها خانواده شهید هستند و خیلی به گردن ما حق دارند . الان هم هستند ، آقای دماوندی که خانمش هم کارمند بنیاد شهید هست .
کد خبر: ۴۲۵۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۹
به مناسبت 20 بهمن ماه سالروز عملیات والفجر هشت
به بچهها گفتم: «بیایید عقب تا به فاو بریم». گفتم به صیاد شیرازی خبر بدهید که ما رفتیم و کار تمام شد. دیدهبان، خودش خبر داده بود که ما کار را تمام کردهایم. به صیاد گفتم: «اجازه هست برویم!؟» صیاد بوسمان کرد و با حالت خاصی گفت: «آره. بروید! بعداً میآیم».
همۀ عملیات در فاو متمرکز شد. به عقبه اهواز رفتم و با نیروهایی که آنجا و واحدهایی که در شلمچه مستقر بودند، هماهنگی انجام شد تا به فاو برویم. از فاو هم مجدداً تماس گرفتند که هر چه سریعتر بیا.
بعد از عمل جراحی، بخشی از بخیهها مانده بود. منطقه آلوده بود و بعضی از بخیهها عفونت کرد. درد و سوزش هم داشت. با همان شرایط مجبور شدم سریع به فاو بروم.
کد خبر: ۴۲۱۳۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۰
« تاریخ شفاهی ایران » در دو قسمت پیشرو همزمان با هفته بسیج، بیانات حضرت آیتالله خامنهای در جمع هزاران نفر از بسیجیان اعزامی از استان تهران به جبهههای نبرد علیه دشمن بعثی در 21 بهمن 1365 را پخش میکند.
کد خبر: ۳۹۳۷۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۲
نوید شاهد: « تاریخ شفاهی ایران » مصاحبه تلویزیون دکتر چمران که ۵۰ روز پیش از شهادت او انجام شده و سخنرانی آیت الله خامنهای در اولین سالگرد او را پخش میکند.
کد خبر: ۳۸۸۰۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۳۱